....حکایت غریبی دارد این روزها

ساخت وبلاگ

حکایـتـــــ غریبے دارد این روزها …

این روزها

این روزها دلم چون دریای مواجی گشته است که لحظه ای آرام و قرار ندارد .

 

آنچنان که گاهی خودم نیز از موج های پیاپی آن به هراس می افتم .

 

چشمانم میل بارش دارند اما افسوس که گوشه ای خلوت نمی یابند ،

 

پس به ناچار ، مجبور به سکوت می شوند

 

ولی تحمل این بغض که راهی برای شکستنش نیست برای من سخت است

 

کلمات نیز در بیان این روزها همچون من مبهوت و گیج مانده اند .

 

به راستی چه کلامی می تواند مناسب این روزها باشد ؟

 

حکایت این روزها ، حکایت بغض و اشک است . حکایت دلتنگی و بیقراری .

 

حکایت وصال و فراق . حکایت حرف و سکوت .

 

 حکایت گم شدن و باز ، پیداشدن . حکایت آسمان و زمین .

 

در قلبم دنیایی از حرف را به همراه دارم

 

اما فرصتی برای بیان آن ها ندارم و انگار مجبور به سکوتم …

 

حکایت غریبی دارد این روزها

ミ★اسیر تنهایی★彡...
ما را در سایت ミ★اسیر تنهایی★彡 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : اشک قلم a30rtanhaie بازدید : 519 تاريخ : يکشنبه 22 تير 1393 ساعت: 15:08

نويسندگان

نظر سنجی

نظرتون در مورد وبلاگ چیه ؟؟؟؟؟

خبرنامه