برای دلم گاهی مادری مهربان میشوم
دست نوازش بر سرش میکشم میگویم:غصه نخور،میگذرد
برای دلم گاهی،پدر میشوم
خشمگین میگویم:بس کن دیگر بزرگ شدی
گاهی هم دوستی میشوم مهربان
دستش را میگیرم میبرمش به باغ رویا
دلم،از دست من خسته است
برچسب : نویسنده : اشک قلم a30rtanhaie بازدید : 542